محمد صادقی - روزنامه‌نگار به باور مصطفی ملكیان، ما بر اساس سه ضرورت و با سه نیت به سراغ كتاب می‌رویم. نخست؛ به جهت تقسیم كار اجتماعی، علمی و تخصصی. یعنی اینكه تقسیم كار اجتماعی ما را موظف می‌كند در جامعه تخصصی را برعهده بگیریم و بر این اساس برای رشد خود در زمینه كار، علم و هنری كه مشغول به آن هستیم به سراغ كتاب‌هایی می‌رویم كه ما را در جهت تخصصی كه داریم ورزیده‌تر كند. دوم؛ در این رویكرد لذت‌بردن ملاك است. همه ما كنجكاو هستیم و حس كنجكاوی در ما موجب می‌شود كه بخواهیم از جهانی كه در آن زندگی می‌كنیم بیشتر سر در بیاوریم. حس كنجكاوی نیز (كه یك واقعیت روانشناختی است) هنگامی كه به سراغ كتاب‌خوانی می‌رویم ما را به سوی برخی از كتاب‌ها می‌كشاند. هر كس به شاخه‌ای علاقه دارد، یكی به فلسفه، یكی به تاریخ، یكی به فیزیك و... و همه ما از یك دسته كتاب لذت نمی‌بریم. یكی به كتاب‌های خاطرات علاقه دارد، یكی به شعر و... و در این رویكرد، ما در پی كسب لذت هستیم. چنین رویكردی به كتاب و كتاب‌خوانی هم كم و بیش و نه به اندازه نوع اول، تا اندازه‌ای در جامعه رواج دارد. اما حجم كتاب‌هایی كه در این زمینه می‌خوانیم به اندازه نوع اول (به لحاظ كیفی و كمی) نیست و این نوع كتاب‌خوانی، برای سرگرمی و پركردن اوقات فراغت در نظر گرفته می‌شود. سوم؛ كتاب‌هایی هستند كه بیشترین ضرورت و كمترین طرفدار را دارند. كتاب‌هایی كه نه برای پیداكردن شغل و تقویت علمی و تخصصی در كار یا هنری و نه برای سرگرمی، بلكه برای پیداكردن راهی به سوی زندگی خوب، خوش و ارزشمند مناسب هستند. به باور ملكیان، هنر زندگی را باید آموخت و هنر زندگی بیش از هر هنری به تخصص و آگاهی بیشتری نیاز دارد. به نظر او، ما بر اساس عادت زندگی می‌كنیم، درد و رنج می‌كشیم و به دیگران نیز درد و رنج وارد می‌كنیم. اما برای اینكه زندگی‌كردن را كه دشوارترین هنر است، بیاموزیم، كمتر به سراغ مطالعه می‌رویم و برای رسیدن به یك زندگی آرمانی (در اندازه‌ای كه انسان می‌تواند به آن دست یابد) و برخورداری از زندگی‌ای خوب، خوش و ارزشمند كمتر به كتاب‌خوانی می‌پردازیم. او با اشاره به این نكته كه ما از رحم مادر خود با بینش و دانش ‌زاده نمی‌شویم، تاكید دارد كه برای فهم و كسب مهارت‌های زندگی به تلاش (و مطالعه) نیازمندیم و این در حالی است كه در میان كتاب‌های موجود، كتاب‌هایی كه هنر زندگی را به ما بیاموزانند، كمتر وجود دارند، كمتر ترجمه می‌شوند و همچنین كمتر خوانده می‌شوند. ملكیان با اشاره به سخنی از كی‌یركگور می‌گوید كه زندگی خوب و خوش و ارزشمند زندگی‌ای نیست كه با پریدن از روی این لذت به آن لذت ممكن شود (مانند زنبور عسل كه از روی این گل به روی آن گل می‌پرد) زندگی آرمانی زمانی امكان می‌یابد كه بدانیم اگر چگونه زندگی كنیم، درد و رنج كمتری را تحمل كرده و درد و رنج كمتری را به دیگران تحمیل می‌كنیم و این قبل و بیش از هر چیز به آگاهی و دانایی نیازمند است. از ویژگی‌های برجسته كار روشنفكری مصطفی ملكیان این است كه نسبت به وضعیت فرهنگی ما و نقص‌ها و ضعف‌های موجود در نظام آموزش و پرورش ما بسیار حساس است. او نه فقط بهتر از هر كسی نقص‌ها و ضعف‌های آموزش و پرورش در ایران را برشمرده و توضیح داده، بلكه با گشودن بحث درباره هنر زندگی و درس‌های زندگی كه جای چندانی در كتاب‌های مدرسه و دانشگاه ما و سخن و نوشته‌های روشنفكران ما ندارند، خدمت بزرگی به جامعه ما كرده است. ما بهترین سال‌های زندگی خودمان را در مدرسه و دانشگاه سپری می‌كنیم و این در حالی است كه به تعبیر او «هیچ‌وقت به ما یاد نداده‌اند كه با تنهایی خودمان چگونه مواجه شویم، چگونه در مقابل ناامیدی، مقاومت درونی پیدا كنیم و دست از امیدواری برنداریم، چگونه دیدگاه بدبینانه را وابنهیم و دارای دیدگاه خوش‌بینانه شویم، چگونه تعادل بین آزادی و مسوولیت را در زندگی خود برقرار كنیم، چگونه زندگی خود را ارزشمند كنیم، چگونه زندگی خود را هدف‌دار كنیم، چگونه كاركرد زندگی خود را افزایش دهیم، با احساس وحشت از مرگ چگونه كنار بیاییم... روش گفت‌وگو كردن چیست كه من گفت‌وگو را با جروبحث و گپ‌زدن اشتباه نگیرم؟ گفت‌وگو زندگی را رشد می‌دهد، گپ‌وگفت برای سرگرمی زندگی لازم است و جروبحث برای هیچ چیز زندگی لازم نیست. فرق اینها در چیست، اینها را ما نیاموخته‌ایم. مذاكره چیست؟ نقش مذاكره در زندگی چیست؟ فرق بین نیاز و خواسته چیست، آیا من باید تابع نیازهای خود باشم، یا تابع خواسته‌های خود باید باشم، یا گاهی تابع نیازها و گاهی تابع خواسته‌ها، اصلا اینها چه فرقی با هم دارند؟» واقعیت این است كه چنین مسائل و مشكلاتی، جسم و جانما را می‌فرسایند، با این وجود یكی از كارهای ناب و ستودنی ملكیان این است كه با آموزش درس‌های زندگی و معرفی كتاب‌هایی كه هنر زندگی را به ما می‌آموزند (و خوشبختانه در این سال‌ها به تدریج بر تعدادشان افزوده شده) همواره كوشش داشته و دارد كه از درد و رنج ما بكاهد. به راستی كه وجودش بركت است برای ایران، تولدش مبارك باد.